لب ما و قصۀ زلف تو چه توهمی چه حکایتی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۷: خط ۱۷:
}}
}}
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|لب ما و قصۀ زلف تو چه توهمی چه حکایتی|تو و سر زدن به خیال ما، چه ترّحمی چه عنایتی}
{{ب|لب ما و قصۀ زلف تو چه توهمی چه حکایتی|تو و سر زدن به خیال ما، چه ترّحمی چه عنایتی}}
{{ب|به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام|و به خال کنج لبت سلام که نشسته با چه ملاحتی}}
{{ب|به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام|و به خال کنج لبت سلام که نشسته با چه ملاحتی}}
{{ب|به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری|به روایتی خود حیدری، چه شباهتی چه اصالتی}}
{{ب|به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری|به روایتی خود حیدری، چه شباهتی چه اصالتی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۷

لب ما و قصۀ زلف تو چه توهمی چه حکایتی از
قاسم صرافان



در قالب غزل

با وزن متفاعلن متفاعلن، متفاعلن متفاعلن

موضوع: امام مهدی(ع)
لب ما و قصۀ زلف تو چه توهمی چه حکایتیتو و سر زدن به خیال ما، چه ترّحمی چه عنایتی
به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلامو به خال کنج لبت سلام که نشسته با چه ملاحتی
به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگریبه روایتی خود حیدری، چه شباهتی چه اصالتی
«بلغ‌العُلی به کمالِ» تو، «کشف‌الدُجی به جمال» توبه تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
زد اگر کسی در خانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌اتکه به جستجوی نشانه‌ات، ز سحر شنیده بشارتی