رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود
  | مطلع=رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = جودی خراسانی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =جودی خراسانی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  |قالب =غزل
  | وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
  |وزن = مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
  | موضوع = امام حسین(ع)
  |موضوع = امام حسین(ع)
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
| بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۱۲بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}


'''رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود''' را شاعر آیینی [[جودی خراسانی]] درباره زبان حال حضرت زینب(س) با همسرش امام حسین(ع) سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در دوازده بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن می‌باشد.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود|داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمی‌رود}}
{{ب|رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود|داغ غمت ز سینهٔ خواهر نمی‌رود}}
خط ۳۱: خط ۲۹:
{{ب|«جودی» ز یاد آن لب خشکیده‌ات، شها!|گر در جنان رود، لب کوثر نمی‌رود}}
{{ب|«جودی» ز یاد آن لب خشکیده‌ات، شها!|گر در جنان رود، لب کوثر نمی‌رود}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]
[[رده:شعرهای کهن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۶

رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: امام حسین(ع)


رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رودداغ غمت ز سینهٔ خواهر نمی‌رود
برخیز تا رویم، برادر! که خواهرتتنها به سوی روضه‌ی مادر نمی‌رود
گر بی‌تو زینب تو کند جایْ در وطناز خجلتش به نزد پیمبر نمی‌رود
خواهم بَرَم عیال تو را در وطن ولیلیلا ز روی مرقد اکبر نمی‌رود
از روی تربت تو که «دار الشّفای» اوستسوی حجاز، عابد اطهر نمی‌رود
سوز گلوی خشک تو! اندر لب فراتما را زِ یاد تا لب کوثر نمی‌رود
پهلوی چاک‌خورده‌ات از نیزه‌ی سنانما را ز یاد تا صف محشر نمی‌رود
تا گوشهٔ لحد شودم جا، ز خاطرمکنج تنور خولی کافر نمی‌رود
زآن لعل لب، تلاوت قرآن به نوک نیاز خاطرم به حقّ پیمبر! نمی‌رود
بزم یزید و طشت زر و چوب خیزرانهرگز ز یاد زینب مضطر نمی‌رود
«جودی» ز یاد آن لب خشکیده‌ات، شها!گر در جنان رود، لب کوثر نمی‌رود