رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود

از ویکی تراث

رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: امام حسین(ع)


رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رودداغ غمت ز سینهٔ خواهر نمی‌رود
برخیز تا رویم، برادر! که خواهرتتنها به سوی روضه‌ی مادر نمی‌رود
گر بی‌تو زینب تو کند جایْ در وطناز خجلتش به نزد پیمبر نمی‌رود
خواهم بَرَم عیال تو را در وطن ولیلیلا ز روی مرقد اکبر نمی‌رود
از روی تربت تو که «دار الشّفای» اوستسوی حجاز، عابد اطهر نمی‌رود
سوز گلوی خشک تو! اندر لب فراتما را زِ یاد تا لب کوثر نمی‌رود
پهلوی چاک‌خورده‌ات از نیزه‌ی سنانما را ز یاد تا صف محشر نمی‌رود
تا گوشهٔ لحد شودم جا، ز خاطرمکنج تنور خولی کافر نمی‌رود
زآن لعل لب، تلاوت قرآن به نوک نیاز خاطرم به حقّ پیمبر! نمی‌رود
بزم یزید و طشت زر و چوب خیزرانهرگز ز یاد زینب مضطر نمی‌رود
«جودی» ز یاد آن لب خشکیده‌ات، شها!گر در جنان رود، لب کوثر نمی‌رود