مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفش: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفش
  | مطلع=مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفش
  | تصویر =  
  | نام شعر=زنده بماند
  | توضیح تصویر =  
| شاعر = خوشدل تهرانی
  | نام شعر =زنده بماند
  | مصحح =  
  | نام شاعر =خوشدل تهرانی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن =  
  |قالب =غزل
  | موضوع =امام حسین(ع)
  |وزن =  
  | مناسبت = حماسی
  |موضوع =امام حسین(ع)
  | زمان سرایش = معاصر
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات =۷بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
{{شعر}}


'''مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفش''' غزل شعری از [[خوشدل تهرانی]] درباره امام حسین(ع) است. این شعر در گونه حماسی با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن و در هفت بیت سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{ب|مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفش|که شود کشته ولی زنده بماند شرفش}}
{{ب|مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفش|که شود کشته ولی زنده بماند شرفش}}
{{ب|عوض آب زر، از خون سر این جمله نوشت|ای خوش آن کاو نکند بستر راحت، تلفش}}
{{ب|عوض آب زر، از خون سر این جمله نوشت|ای خوش آن کاو نکند بستر راحت، تلفش}}
خط ۲۷: خط ۲۶:
{{ب|«خوشدل» این منزلتی نیست که هرکس یابد|که جهان ناقد و ماییم چو دُرّ و خزفش}}
{{ب|«خوشدل» این منزلتی نیست که هرکس یابد|که جهان ناقد و ماییم چو دُرّ و خزفش}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:عالمان شاعر]]
[[رده:اشعار عاشورایی]]
[[رده:شعر آیینی]]
[[رده:شاعر آیینی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۴

مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفش زنده بماند از
خوشدل تهرانی



در قالب غزل

موضوع: امام حسین(ع)
مرد آزاده حسین‌ است که بود این هدفشکه شود کشته ولی زنده بماند شرفش
عوض آب زر، از خون سر این جمله نوشتای خوش آن کاو نکند بستر راحت، تلفش
امتحان کرد ز اصحاب، در آخر شبِ عمرتا به جز مردم آزاده نماند، به صفش
درس غیرت ز وی آموز که تا در دم مرگدیده سوی حرم و حفظ زنان، بُد هدفش
برفشاندی به سوی چرخ که این هدیهٔ ماستگشت از خون سر آن لحظه که لبریز کفش
سوخت کاخ ستمِ پور معاویه به شامآتشین خطبهٔ زینب که ز دل بود تفش
«خوشدل» این منزلتی نیست که هرکس یابدکه جهان ناقد و ماییم چو دُرّ و خزفش