غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفت
  | مطلع=غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفت
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = سیدمحمدجواد میرصفی
  | نام شعر =
  | مصحح =
  | نام شاعر =سیدمحمدجواد میرصفی
| بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن = مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
  |قالب =غزل
  | موضوع = امام حسین(ع)
  |وزن = مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
  | مناسبت =
  |موضوع = امام حسین(ع)
  | زمان سرایش = معاصر
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات =۶بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}
'''غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفت''' را شاعر آیینی [[سیدمحمدجواد میرصفی]] درباره امام حسین(ع) سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در شش بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن می‌باشد.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفت|برایت روضه می‌خوانم ولی از سر نخواهم گفت}}
{{ب|غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفت|برایت روضه می‌خوانم ولی از سر نخواهم گفت}}
خط ۲۶: خط ۲۴:
{{ب|همین‌جا عهد می‌بندم که تا جان در بدن دارم|برایت روضه می‌خوانم ولی از سر نخواهم گفت}}
{{ب|همین‌جا عهد می‌بندم که تا جان در بدن دارم|برایت روضه می‌خوانم ولی از سر نخواهم گفت}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع امام حسین(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۴۰

غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفت از
سیدمحمدجواد میرصفی



در قالب غزل

با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

موضوع: امام حسین(ع)
غم داغ تو را با هیچ‌کس دیگر نخواهم گفتبرایت روضه می‌خوانم ولی از سر نخواهم گفت
اگر از سر بخوانم روضه را، این‌بار چیزی جزهراس خنجر و آرامش حنجر نخواهم گفت
نگاهت سوی تل بود و نگاه او سوی گودالاز اندوه نگاه آخر خواهر نخواهم گفت
نمی‌گویم اگر حتی بگوید راوی مقتلاز آغوش تنور گرم خاکستر نخواهم گفت
تو را خاموش می‌خواهند آیه آیۀ قرآناز این‌که ساختی بر نیزه‌ها منبر نه خواهم گفت
همین‌جا عهد می‌بندم که تا جان در بدن دارمبرایت روضه می‌خوانم ولی از سر نخواهم گفت