کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر = جعفر عباسی | قالب =غزل | وزن = مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن | موضوع =زیارت اربعین | مناسبت = | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی | تعدا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را
  | مطلع=شیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
  | شاعر = جعفر عباسی
  | نام شعر =
  | مصحح =
  | نام شاعر = جعفر عباسی
| بخشی از دیوان =
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | قالب =غزل
  | قالب =غزل
  | وزن = مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
  | وزن = مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
  | موضوع =زیارت اربعین
  | موضوع =زیارت اربعین
  | مناسبت =
  | قبلی =
  | زمان سرایش = معاصر
  | بعدی =  
  | زبان = فارسی
  | سال خورشیدی =  
  | تعداد ابیات =۸بیت
  | سال میلادی =
  | منبع =  
  | سال قمری =
| یادداشت =
}}
}}
{{شعر}}


'''کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را''' را شاعر آیینی [[جعفر عباسی]] درباره زیارت اربعین سروده است. این شعر آیینی در گونه زیارت و در هشت بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن می‌باشد.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{ب|کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را|کشاندی سمت خود، دادی به من پای لیاقت را}}
{{ب|کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را|کشاندی سمت خود، دادی به من پای لیاقت را}}
{{ب|به پا می‌خیزم و پا در رکاب جاده می‌آیم|به پای عشق خواهم رفت راه بی‌نهایت را}}
{{ب|به پا می‌خیزم و پا در رکاب جاده می‌آیم|به پای عشق خواهم رفت راه بی‌نهایت را}}
خط ۲۸: خط ۲۷:
{{ب|امام صبح پیروزی به ما سر می‌زند روزی|به پایان می‌رساند اربعین‌ها عصر غیبت را}}
{{ب|امام صبح پیروزی به ما سر می‌زند روزی|به پایان می‌رساند اربعین‌ها عصر غیبت را}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع زیارت اربعین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۰۲

شیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت را از
جعفر عباسی



در قالب غزل

با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

موضوع: زیارت اربعین
کشیدی بر سر و رویم خودت دست عنایت راکشاندی سمت خود، دادی به من پای لیاقت را
به پا می‌خیزم و پا در رکاب جاده می‌آیمبه پای عشق خواهم رفت راه بی‌نهایت را
هوای روزگار من سیاه از دود غفلت‌هاستشلوغی‌های شهر از من گرفته کنج خلوت را
زمین گم می‌شود در ازدحام گام‌های شوقکم آورده‌ست جاده این همه شوق زیارت را
نشاندی پرچم هیهات را بر قلهٔ عالمبه پای سر، سراسر فتح کردی قاف عزت را
مرام ساقی تو رودها را تشنهٔ حق کردکه از آن روز می‌جویند دریای حقیقت را
جهان خود را رها کرده به راهت اقتدا کردهببین لبیک‌های فرد فرد این جماعت را
امام صبح پیروزی به ما سر می‌زند روزیبه پایان می‌رساند اربعین‌ها عصر غیبت را