ماند یک دختر نیک اختر روشن گهر از بعد پیمبر

از ویکی تراث
ماند یک دختر نیک اختر و روشن گهر ازبعد پیمبر
اطلاعات شعر
نام شعرماند یک دختر نیک اختر و روشن گهر ازبعد پیمبر
نام شاعرصامت بروجردی
قالببحر طویل
موضوعحضرت فاطمه زهرا(س)
مناسبتمدح
زبانفارسی
تعداد ابیاتبند هشتم
منبعکلیات دیوان صامت بروجردی


ماند یک دختر نیک اختر روشن گهر از بعد پیمبر آغاز بند هشتم از بحر طویل صامت بروجردی (متوفای ۱۳۳۳ق) با موضوع مرثیه حضرت زهرا (س) است.

متن

ماند یک دختر نیک اختر روشن گهر از بعد پیمبر؛ به جهان زار ز درد و غم عظمای پدر؛ در الم ماتم و او را بصر از خون جگر آمده؛ گلگون کفن ختم رسل بود تر از غسل؛ که آتش به در خانه اش افروخته گشت؛ و دلش از محنت این جرأت و این ظلم و جفاسوخته گردید؛ وبه پهلوش رسید از لگد و ضرب در زحمت و آسیب؛ که شد محسن ششماهه او سقط؛ و به پیش نظر شوهرش آن شاه (که می بود یدالله) ز سیلی شده نیلی رخ آن بی کس مظلومه معصومه صدیقه محزونه افسرده غمدیده و تا بود مکانش به جهان روز و شبان گریه کنان اشک فشان بود ز هجران پدر؛ زار چو مرغی که ز گلشن به قفس گشته گرفتار؛ کشیدی ز درون آه شرر بارو شد از گوشه بیت الحزنش ناله چو یعقوب سوی گنبد دوّار؛ چو شب در نظرش روز جهان تار شد از کثرت فریاد و فغانش؛ جگر اهل مدینه همگی خون و زن و مرد به تنگ آمده از ناله آن مرغ شب آهنگ؛ و نمی کرد اثر بر دل آنان که نمودند زوی غصب فدک؛ دست وی از زحمت دستاس به دنیای دنی بود به خون غرقه و مجروح ز بعد از پدر خود؛ دو مه و نیم در این وادی غمناک دلی داشت ز غم چاک؛و همی ریختی از دوری روی شه لولاک به همراه حسین و حسن خویش به سر خاک؛ و زدی شعله ز آه جگر سوخته در خرمن افلاک؛ و کسی در به رُخ وی ز تسلّی نگشود؛و نظری سوی جنابش به محبت ننمود؛ و به هوای رخ زیبای پدر عاقبت الامر از این غمکده زندان به سوی خلد خرامیده؛ به زخم دل احباب تمامی نیک غصه بپاشید؛ و وصیت به علی کرد که شب دفن کند پیکر او را؛ که نیایند پی دفن و نمازش؛ برو ای چرخ جفاپیشه که اُف بر تو و تا چند پسندی به رسول عرب و عترت و اولاد وی از سنگدلی این همه جور و جفا را...

پانویس

منابع

  • دیوان صامت بروجردی، سرورده محمد باقر بروجردی، انتشارات اسلامیه، ۱۳۹۴ش.