نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | یتیم تر |
نام شاعر | رضا حاجحسینی |
قالب | غزل |
وزن | مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن |
موضوع | حضرت سکینه(س) |
زمان سرایش | معاصر |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۸بیت |
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم را شاعر آیینی رضا حاجحسینی درباره حضرت سکینه(س) سروده است. این شعر آیینی در گونه مرثیه و در هشت بیت سروده شده است. قالب این شعر غزل و در وزن مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن میباشد.
متن شعر
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم | تو را به بوی آشنای مادرت شناختم | |
تو را نه از صدای دلنشین روزهای قبل | که از سکوت غصهدار حنجرت شناختم | |
تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را | میان پارهپارههای دفترت شناختم | |
قیام در قعود را، رکوع در سجود را | من از نماز لحظههای آخرت شناختم | |
غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را | به روی نیزه، از سر منوّرت شناختم | |
شکست عهد کوفه این گناه بیشمار را | به زخمهای بیشمار پیکرت شناختم | |
تو را به حس بیبدیل خواهر و برادری | به چشمهای بیقرار خواهرت شناختم | |
اگرچه روی نیزهای ولی نگاه کن مرا | نگاه کن منم سکینه دخترت شناختی؟ |