تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شعر | تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد |
نام شاعر | علیرضا لک |
قالب | غزل |
وزن | فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن |
موضوع | علی اصغر(ع) |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۵ بیت |
منبع | در هجای دوم تو |
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد مطلع غزل شعر مرثیه از شاعر معاصر علیرضا لک است. این شعر درباره حضرت علی اصغر (ع) در قالب غزل با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن در پنج بیت سروده شده است.
متن شعر
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد | هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد | |
پدرش چیز زیادی که نمیخواست، فرات! | یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟ | |
خون حیدر به رگش، در تب و تاب است ولی | بگذارید به سن علی اکبر برسد | |
خوب شد عرش همه نور گلو را برداشت | حیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد؟ | |
دفن شد تا بدنش نعل نبیند اما | دست یک نیزه بر آن حلق مطهر |
پانویس
در هجای دوم تو