تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد

از ویکی تراث

تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد از
علیرضا لک



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: علی اصغر(ع)


تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسدهیچ‌کس حدس نمی‌زد که چنین سر برسد
پدرش چیز زیادی که نمی‌خواست، فرات!یک دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟
خون حیدر به رگش، در تب و تاب است ولیبگذارید به سن علی اکبر برسد
خوب شد عرش همه نور گلو را برداشتحیف خون نیست بر این خاک ستمگر برسد؟
دفن شد تا بدنش نعل نبیند امادست یک نیزه بر آن حلق مطهر