جگر پر درد و دل پر خون و جان سرمست و ناپروا
اطلاعات شعر | |
---|---|
نام شاعر | قاسم انوار تبریزی |
قالب | غزل |
وزن | مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن |
موضوع | توحیدی |
زبان | فارسی |
تعداد ابیات | ۸بیت |
جگر پر درد و دل پر خون و جان سرمست و ناپروا از اشعار توحیدی مناجاتی شاعر قدیمی قاسم انوار تبریزی است. این شعر در قالب غزل و در وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن و فضای شعری عرفانی، معنوی در هشت بیت سروده شده است.
متن شعر
جگر پر درد و دل پر خون و جان سرمست و ناپروا | شبم تاریک و مرکب لنگ و در سر، مایۀ سودا | |
اگر هشیار و مستوری ز سرّ این سخن دوری | میان رهروان کوری ز سرّ قرب أو أدنا | |
بیا، ای یار روحانی، بگو اسمای انسانی | چو میدانم که میدانی طریق عَلَّم اَلْاَسما | |
مرا گویی نشانی گو به ما از عالم معنی | خبر از بیخبر پرسی، نشان از بینشانیها | |
ز خورشید جمال او به هر وصفی که میگویم | همه ذرات میگویند شهِدنا بعد آمَنّا | |
به وحدانیتِ ذاتش گواهی میدهد هر دم | اگر خورشید، اگر ذره، اگر اعلی، اگر ادنا | |
بباید رفتن و خفتن، حدیث عشق بنهفتن | کجا شاید سخن گفتن ز اوصافی که لاتُحصا | |
بیا، ای جان خوش سودا، ببین نور تجلی را | خطاب مستطابی را بگو لبِّیک ما أوحا |