ای فخر کائنات گذر کن دمی به شام

از ویکی تراث
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۵ توسط Z.khansari (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ای فخر کائنات گذر کن دمی به شام از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: وقایع شهر شام


ای فخر کائنات گذر کن دمی به شامما را اسیر بین، تو ایا سیّد انام!
دانند شامیان ز جفا، خون ما حلالبگذر به ما که گشته به ما زندگی، حرام
دردم نه یک، نه صد، نه هزار است، این سفرزین درد بی‌شمار، برت بشمرم کدام؟
در بزم عام، ز اهل و عیال تو، این گروهآن یک کنیز خواهد و آن دیگری غلام
اولاد خود ز کینه‌ی اعدا، دو دسته بینجمعی، شهید کوفه و برخی، اسیر شام
اطفال ما گرسنه، شب و روز، تشنه‌لبیک شب کسی نداد به ایشان به شام، شام
رأس حسین و دُرد شراب، این ‌چه حالت است؟نه دهر دون، سر آمد و نه عمر ما، تمام
لعل حسین و چوب جفا، زین ستم به مانه پای استقامت و نه دست انتقام
طعن سنان و جور یزید و جفای شمرما را انیس و مونس و یار است، و‌السّلام
آن گه یزید، حقّ نبی را بهانه کردسوی مدینه، آل علی را روانه کرد