چشمی که به حسن تو نظر داشته باشد
چشمی که به حسن تو نظر داشته باشداز محمدعلی مجاهدیدر قالب غزلبا وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولنموضوع: شعر عرفانی |
چشمی که به حسن تو نظر داشته باشد | حیف است ز خورشید خبر داشته باشد | |
یک دم نشود آینه از روی تو غافل | ترسم که به حُسن تو نظر داشته باشد | |
آفاق جهان در نظرش وادی طور است | رندی که دل از غیر تو برداشته باشد | |
من بندۀ آن دل که در این قحط محبت | نالد به طریقی که اثر داشته باشد | |
بر پردۀ نیْنالۀ عشّاق نوشته است: | آن ناله بلند است که پر داشته باشد | |
دامان دلی گیر که چون لاله به هر دور | جامی به کف از خون جگر داشته باشد | |
تا منزل خورشید فقط یک مژه راه است | گر شبنم ما شوق سفر داشته باشد | |
بگذار به یکتایی خود شهره بماند | حیف است ز یوسف که پسر داشته باشد | |
جز خون جگر روزیِ روز و شب او نیست | این عاقبتِ آن که هنر داشته باشد |