بهار
بهاراز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی |
بهار آمد كه غم از جان برد غم در دل افزون شد | چه گويم كز غم آن سرو خندان جان و دل خون شد | |
گروه عاشقان بستند محملها و وارستند | تو دانی حال ما واماندگان در اين ميان چون شد | |
گل از هجران بلبل بلبل از دوری گل هر دم | به طرف گلستان هر يك به عشق خويش مفتون شد | |
حجاب از چهره ی دلدار ما باد صبا بگرفت چو من | هر كس بر او يك دم نظر افكند مجنون شد | |
بهار آمد ز گلشن برد زرديها و سرديها | به يمن خور گلستان سبز و بستان گرم و گلگون شد | |
بهار آمد بهار آمد بهار گلعذار آمد | به ميخواران عشاق گو خمار از صحنه بيرون شد |