آنان که در طریق وفایش قدم زدند
آنان که در طریق وفایش قدم زدند | پا بر سرِ کلاه کی و جام جم زدند | |
مردان حق که فانی مطلق به حق شدند | از عرصۀ حدوث، قَدم تا قِدم زدند | |
عشّاق را ز شور مخالف چه ترس و بیم؟ | کاندر ره حسینِ، موافق قدم زدند | |
خوشبخت، آن گروه که در دشت کربلا | پا در ره سلوک شه محتشم زدند | |
بُگذشت از سُرادق افلاک، نامشان | تا در جوار خیمۀ آن شه، خِیَم زدند | |
در زیر سایۀ عَلَمِ او ز روی عِلْم | یکسر عَلَم به عرصۀ مُلکِ عدم زدند | |
خوش در وفای وعدۀ قالُوا بَلی قَلَم | بر حرف لا ز گفتن حرف نَعَم زدند |