آن تیره‌شب که جمع پریشان، روان شدند

    از ویکی تراث

    آن تیره‌شب که جمع پریشان روان شدند از
    صحبت لاری

    موضوع: امام حسین(ع)
    این شعر اشاره به روز یازدهم محرم و به اسارت رفتن بازماندگان واقعه کربلا دارد. زبان و مفهوم شعر درد دل گویی است.
    آن تیره‌شب که جمع پریشان روان شدنداز ناله قدسیان، جرسِ کاروان شدند
    هم حاملانِ عرش به زانو در‌آمدندهم طایرانِ سدره برون‌ ز آشیان شدند
    شد رستخیز عام، دمی کآن مسافرانبدْرود‌سازِ قبرِ شه انس و جان شدند
    آورده تنگ مرقد پُر نور در بغلمانند شمع طور، سراپا زبان شدند
    گه نوحه، گه زیارت و گاهی وداع و گاهاز بس فغان و آه ز آه و فغان شدند
    بر حال زار خویش در آن روضۀ شریفلختی سروده مرثیه و روضه‌خوان شدند
    کای فخر انبیا تو برفتیّ و امتّتاز کین، پس از تو خصم امام زمان شدند
    پیکار بدر و حرب احد را به خاطر آروز جان ما مپرس که با ما چسان شدند
    از روضه سر بر‌آر و نگه کن که عترتتناچار، دور از این حرم و آشیان شدند
    اینک ز تربت تو به قصد عراق و شامبا جان سوگوار و تن ناتوان شدند
    یا ایّها ‌الرّسول خدا را نظاره‌ایما را به قبر خویش طلب یا که چاره‌ای