از بستر بیماری خود پا شدنی نیست

از ویکی تراث

از بستر بیماری خود پا شدنی نیست از
اعظم سعادتمند



در قالب غزل

با وزن مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن

موضوع: حضرت معصومه(س)
از بستر بیماری خود پا شدنی نیستبی لطف شما، شهر مداوا شدنی نیست
رفتیم به دیدار حکیمان و طبیبانگفتند که با دانش آن‌ها، شدنی نیست
این زخم که بر پیکر ما دست خودی زدآنقدر عمیق است که حاشا شدنی نیست
کُند است چنان رفتن هر ثانیه، انگارشب، این شب عقرب‌زده، فردا شدنی نیست
هرقدر که پیراهن گلدار بپوشدبی نور شما باغچه زیبا شدنی نیست
رخصت بده بانوی عزیزم بنویسمبی عطر حرم، چشم غزل وا شدنی نیست