از رفتن دل نیست خبر اهل وفا را
از رفتن دل نیست خبر اهل وفا را | آن کس که تو را دید نداند سر و پا را | |
تا باد صبا بوی تو را در چمن آرد | برداشته هر شاخ گلی دست دعا را | |
باشد همه شب نام خوشت ورد زبانم | اَصبَحتُ عَلَی ذِکرِکَ سِرّاً و جَهارا | |
در کوی تو دیگر به سرافرازی ما کیست؟ | گر عشق کند خاک به راهت سر ما را | |
عمریست «حزین» را کف امید فراز است | امید که محروم نسازند گدا را |