به سوی شام و کوفه ام دل شکسته می برند

از ویکی تراث

به سوی شام و کوفه ام دل شکسته می برند از
جواد حیدری



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: حضرت زینب(س)


به سوی شام و کوفه ام دل شکسته می برندببین که زینب تو را غریب و خسته می برند
همان وجود نازنین خدای صبر در زمینتمام رکن قامتش زهم گسسته می برند
زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسینمرا برای دیدن سر شکسته می برند
تو در تنور و کودکان میان آتش حرمغم تو ویتیم تو به دل نشسته می برند
ببین که یک شبه شده جمال ما همه کبودزقتلگاه تو مرا به دست بسته می برند
سر امیر لشگرت به نیزه ها نمی نشستولی ز بغض و کین سرش به نیزه بسته می برند
برای کودکان خود زگوش کودکان توتمام گوشواره ها به دست بسته می برند