به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم | جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم | |
نهاده خلق حرم سوی کعبه روی عبادت | من از میان همه، روی دل به سوی تو کردم | |
مرا به هیچ مقامی نبود غیر تو نامی | طواف و سعی که کردم به جستجوی تو کردم | |
به موقفِ عَرفات ایستاده خلق، دعاخوان | من از دعا لب خود بسته، گفتگوی تو کردم | |
فتاده اهل مِنا در پی مُنا و مقاصد | چو جامی از همه فارغ من آرزوی تو کردم |