جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم

از ویکی تراث

جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم بیا تا برویم از
ابوالقاسم حسینجانی



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: امام حسین(ع)
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویمکربلا منتظر ماست بیا تا برویم
ایستاده‌ست به تفسیر قیامت زینبآن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم
خاک در خونِ خدا می‌شکفد، می‌بالدآسمان غرق تماشاست بیا تا برویم
تیغ در معرکه می‌افتد و برمی‌خیزدرقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم
از سراشیبی تردید اگر برگردیمعرش زیر قدم ماست بیا تا برویم
دست عباس به خون‌خواهی آب آمده‌ استآتش معرکه پیداست بیا تا برویم
زره از موج بپوشیم و ردا از طوفانراه ما از دل دریاست بیا تا برویم
کاش ای کاش که دنیای عطش می‌فهمیدآب، مهریهٔ زهراست بیا تا برویم
چیزی از راه نمانده‌ست چرا برگردیمآخر راه همین‌جاست بیا تا برویم
فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفتتا همین امشب و فرداست بیا تا برویم