جام شراب و جام لب لعل مست تو

    از ویکی تراث

    جام شراب و جام لب لعل مست تو از
    هدایتی تبریزی



    در قالب غزل

    با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

    موضوع: امام مهدی(ع)
    جام شراب و جام لب لعل مست توکرده مرا به سلسله و داده دست تو
    چون سایه ام ، که بی تو نباشد ز من اثربودم ز بود عشق تو ، هستم ز هست تو
    چون دیده گیرم از رخ زیبایت ای صنم ؟مجذوب خود نموده ای ام ، ناز شست تو
    محو جمال اجمل و مست نگاه مستخود را نداند آنکه شود مست تَست تو
    آغوش مهر تو به من آموخت عشق راتا بر خود آمدم که شدم بت پرست تو
    چون تو خدای حسنی و من طالب حسنمفیوضم از تنعّم فیض نشست تو
    خواهم گسستن از تن و جان و جهان ، ولیحاشا دمی شوم به خیال گسست تو
    از قید و بند دهر فریبنده رسته امگشتم اسیر زلف تو و پای بست تو
    بشکن هر آنچه می شکنی جز دل حزیندل خانهٔ تو هست و نخواهم شکست تو
    مشکن تو عهد اگر چه (هدایت) شکسته استخواهم کنم وفایِ به عهد الست تو