جبین بر زخم و رخسارت به خون بخشیده زیبایی

از ویکی تراث
جبین بر زخم و رخسارت به خون بخشیده زیباییاز غلامرضا سازگاردر قالب غزلموضوع: حضرت رقیه(س)
جبین بر زخم و رخسارت به خون بخشیده زیباییغبـار از عـارضت شستم ولی با اشک تنهایی
لبت از تشنگی چون شیشه قلبم ترک خوردهعجب دارم که چشمت باز هم مانده است دریایی
لوای صبر بر دوش و سرشک سرخ در چشممکنم جـای عمـو بـر تـو علمـداری و سقایی
چراغم دل، غذایم گریه زلفم فرش و سر مهمانتعـالی الله از این مهمانی و از ایـن پـذیرایی
نمی‌گویم چه شد بر دخترت آنقدر می‌گویمکه جسمم زینبی گردیده رویم گشته زهرایی
ببر ای باغبان امشب گل خود را به همراهتکـه پـامال خزان گردیده در فصل شکوفایی
به خود گفتم طواف آرم به دورت، لیک معذورمنه چشمم راست بینایی، نه پایم را توانایی
توانـایی پایـم بـا دویـدن رفت از دستمنوازش‌های شمر از دیده‌ام بگرفته بینایی
زهجرانت نخوابیدم ولی ممنونم از زینبکه بالای سرم بـا نام تو می‌گفت لالایی
به روز حشر چون بخشد خدا او را به مولایشگناه میثم و عفو خدا باشد تماشایی