در میان آید به هر جا گفت‌وگوی کربلا

از ویکی تراث

در میان آید به هر جا گفت‌وگوی کربلا از
فایض اصفهانی



در قالب غزل

موضوع: امام حسین(ع)


در میان آید به هر جا گفت‌وگوی کربلامی‌زند پر، طایر روحم به سوی کربلا
نیستم در هیچ جا با کس، سرِ گفت و شنیدجز در آن محفل که باشد، گفت‌وگوی کربلا
ای اجل با من مدارا کن که تا آن ‌جا رسمبر دلم مگذار مانَد آرزوی کربلا
در بهشت است آن‌ که در کرببلا گیرد مقامکز جنان باز است، درهایی به سوی کربلا
آسمان بر گردِش دوری، از آن رو سرخوش استتا که روز و شب نماید، طوف کوی کربلا
گر به چشم دل ببینی ز اشک مردم، در غمششطّ دیگر جاری است از خون به جوی کربلا
چون‌ که با خون حسین آغشته شد نبْوَد غریبکعبه گر حسرت خورَد بر آبروی کربلا
از خدا خواهم همی فایض شود در وقت مرگخواب‌گاه من به خاک مُشک‌بوی کربلا