در هيچ پرده نيست نباشد نوای تو

    از ویکی تراث

    در هيچ پرده نيست نباشد نوای تو از
    صائب تبریزی



    در قالب غزل

    با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

    موضوع: توحیدی


    در هيچ پرده نيست نباشد نوای توعالم پر است از تو و خالی‌ست جای تو
    هرچند کائنات گدای درِ توأنديک آفريده نيست که داند سرای تو
    تاج و کمر چو موج و حباب است ريختهدر هر کناره‌ای ز محيط سخای تو
    آيينه‌خانه‌ای‌ست پر از ماه و آفتابدامان خاکِ تيره ز موج صفای تو
    هر غنچه را، ز حمد تو جزوی‌ست در بغلهر خار می‌کند به زبانی ثنای تو
    در مشت خاک من چه بود لايق نثارهم از تو جان ستانم و سازم فدای تو
    عام است التفات کهن خرقۀ عقولتشريف عشق تا به که بخشد عطای تو
    غير از نياز و عجز که در کشور تن استاين مشت خاک تيره چه دارد سزای تو
    صائب چو ذره است و چه دارد فدا کندای صد هزار جان مقدس فدای تو