دل و جانم فدای حضرت دوست

    از ویکی تراث

    دل و جانم فدای حضرت دوست از
    ملاهادی سبزواری



    در قالب غزل

    با وزن فاعلاتن مفاعلن فعلن

    موضوع: عرفانی


    دل و جانم فدای حضرت دوستنی، فدای گدای حضرت دوست
    هر دمی صد جهان ز جان خواهمتا فشانم به پای حضرت دوست
    هست پاداش نیستی، هستینیست شو در هوای حضرت دوست
    گر فنا شد وجود ما گو شوباد دائم بقای حضرت دوست
    از دل و دین و هست و نیست برَستهرکه شد مبتلای حضرت دوست
    هر که را کُشت، خون‌بهایش شدای فدای بهای حضرت دوست
    خلد و کوثر به جرعه‌ای بفروشدغیر مگزین به جای حضرت دوست
    جمله زیر لوای رحمت بینخاصه اهل ولای حضرت دوست
    گاه جامم به لب گهی جانمتا چه باشد رضای حضرت دوست