روزی چنان به یاد زمین و زمان نداشت

    از ویکی تراث

    روزی چنان به یاد زمین و زمان نداشت از
    سروش اصفهانی



    در قالب غزل

    موضوع: امام حسین(ع)


    روزی چنان به یاد زمین و زمان نداشتجوری ستاره کرد که خود در گمان نداشت
    دانی دراز بود چرا روز قتل شاه؟زیرا که قوّت حرکت، آسمان نداشت
    گشتند یاوران، همه مقتول و یاوریکش آورد سمند و بگیرد عنان نداشت
    فریاد از آن زمان! که گرفتند گِرد ویراه برون شتافتن از آن میان نداشت
    جسمش هزار پاره و بر جسم خویشتندل‌سوز جز جراحت تیر و سنان نداشت
    افتاد بر زمین و ز بس زخم بر تنشچندان‌ که بر زمین بنشیند، توان نداشت
    می‌رفت خون ز حلقش و با حق جز این سخنکز جُرم شیعیان بگذر، بر زبان نداشت
    گفتم که از جسارت قاتل کنم حدیثلیکن سروش ناطقه، یارای آن نداشت