ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا

از ویکی تراث

مقصود عاشقان دو عالم لقای توست از
سعدی شیرازی



در قالب غزل

با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

موضوع: عرفانی


ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارابه وصل خود دوایی کن دل دیوانه ما را
علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسدمگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را
گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکیناننبایستی نمود اول به ما آن روی زیبا را
چو بنمودی و بربودی ثبات از عقل و صبر از دلبباید چاره‌ای کردن کنون آن ناشکیبا را
مرا سودای بت‌رویان نبودی پیش ازین در سرولیکن تا تو را دیدم گزیدم راه سودا را
مراد ما وصال تست از دنیا و از عقبیوگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوریبرآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوتکه در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را
سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدیولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را؟