سايه ی لطف

از ویکی تراث
سايه‏‏ ی‏‏‏‏ لطفاز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی
بوی‏‏ گل آيد از چمن گويی‏‏ كه يار آنجا بوددر باغ چشنی‏‏ دلپسند از ياد او برپا بود
بر هر دياری‏‏ بگذری‏‏ بر هر گروهی‏‏ بنگریبا صد زبان با صد بيان در ذكر او غوغا بود
آن سرو دل‏‏آرای‏‏ من آن روح جان‏‏ افزای‏‏ مندر سايه‏‏ ی‏‏ لطفش نشين كاين سايه دل‏‏آرا بود
اين قفل ها را باز كن از اين قفس پرواز كنانجام را آغاز كن كآنجا ز يار آوا بود
اين تارها را پاره كن و اين دردها را چاره كنآواره شو آواره كن از هر چه هستی ‏‏‏‏زا بود
بردار اين ارقام را بگذار اين اوهام رابستان ز ساقی‏‏ جام را جامی‏‏ كه در آن لا بود