عاشق سوخته

از ویکی تراث
عاشق سوختهاز امام خمینیدر قالب غزلموضوع: عرفانی
پرده بردار ز رُخ، چهره ‏‏گشا، ناز، بس استعاشق سوخته را ديدن رويت هوس است
دست از دامنت ای‏‏ دوست! نخواهم برداشتتا من دلشده را، يك رمق و، يك نفس است
همه خوبان برِ زيباييت‏‏ ای‏‏ مايه‏‏ ی‏‏ حُسنفی ‏‏المثل، در برِ دريای‏‏ خروشان چو خس است
مرغ پر سوخته را نيست نصيبی‏‏ ز بهارعرصه جولانگه زاغ است و، نوای‏‏ مگس است
دادخواهم، غم دل را به كجا عرضه كنم؟كه چو من دادستان است و چو فريادرس است
اين همه غلغل و غوغا كه در آفاق بودسوی‏‏ دلدار روان و همه بانگ جرس است