عالم آراست چو از پرتو انوار حسین‌

از ویکی تراث

عالم آراست چو از پرتو انوار حسین‌ از
احمد ناظرزاده کرمانی



در قالب غزل

موضوع: امام حسین(ع)
عالم آراست چو از پرتو انوار حسین‌هرکجا بود دلی گشت هوادار حسین
ای خوشا سوم شعبان که در این روز عزیزهستی آرایش نو یافت ز انوار حسین
عقل سرگشته از آن است که چون در عالم‌رسم شد دایره‌ی عشق ز پرگار حسین
نور حق بود که خاموش نگردد هرگزهست در هر دو سرا گرمی بازار حسین
نامش آتش به دل عارف و عامی زد و بازبا خبر کس نشد از حرمت بسیار حسین
از سر صدق قدم چون به ره دوست نهادمحو تا حشر نخواهد شدن آثار حسین
پرتو ذات خدا هست حسین بن علی‌منکر حق شود آن کو کند انکار حسین
تا نمودار شود جلوه‌ی یزدان خوشتراهرمن صحنه بیاراست به پیکار حسین
او حیات ابدی داشت توان گفت آری‌کرد با خویش ستم خصم ستمکار حسین
فاتح هر دو سرا کشته‌ی عاشورا بود گشت مغلوب ابد دشمن خونخوار حسین
زنده از نهضت خونین حسین است اسلام‌عقل و عشقند ستایشگر کردار حسین
چشم گردون که بود خیره‌ی جانبازی‌هاکس نبیند به وفاداری انصار حسین
اشک مهلت ندهد تا به لب آرم سخنی‌از جوانمردی جانسوز علمدار حسین
ای ابا الفضل که فضل از تو فضیلت‌ها یافت‌نخل آراسته بودی تو به گلزار حسین
دو علی را پسر فاطمه در راه خدای‌داد و سجّاد بشد قافله سالار حسین
دشمن رذل، ستم هرچه فزون‌تر می‌کردغافل از دوست نمی‌شد دل بیدار حسین
من که شرمنده‌ی بی‌حاصلی خویشتنم‌کی توانم سخنی گفت سزاوار حسین
فخرم این است که بدانند که «ناظر زاده»چاکری هست کمر بسته به دربار حسین