فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید | | فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید |
از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود | | که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید |
غریب بود، اگرچه گدا فراوان داشت | | کریم بود، بدون سر و صدا بخشید |
کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی | | غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید |
ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت | | مدینه زائر خود را به کربلا بخشید |
دو ماه گریه برای حسین باعث شد | | که رزق اشک حسن را خدا به مابخشید |
گمان کنم که دگر مادری زمین نَخورَد | | خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید |
گمان دیگرم این است که دم آخر | | به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید |