من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم

از ویکی تراث
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتمروز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینیسبقت از مُشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم
عالم ذَر، ذرّه‌ای از خاک پای حضرتش رااز برای افتخار از حضرت داور گرفتم
بر در دروازهٔ ساعات، ساعت‌ها نشستمتا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم
زینبی دیدم چه زینب؟ کاش مدّاحش بمیرد!من ز آه آتشینش، پای تا سر در گرفتم
ناگه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامانسر به راه دوست دادم، زندگی از سر گرفتم