ادبیات آیینی:موکب شاه فلک فر در زمین نینوا
(تغییرمسیر از موکب شاه فلک فر در زمین نینوا)
موکب شاه فلک فر در زمین نینوا | چون فرود آمد تجلی الله فی وادی طُویٰ | |
تا که خرگاه امامت شد در آنجا استوار | آسمان زد کوس الرحمن علی العرش استویٰ | |
گرچه شد ملک عراق از مقدمش رشک حجاز | لیک ز آهنگ حسینی شد پر از شور و نوا | |
کایدریغا این سلیمان را بساط سلطنت | می رود بر باد و کام اهرمن گردد روا | |
کعبۀ اسلام را اینجا شود ارکان خراب | قبلۀ توحید را از هم فرو ریزد قوا | |
رایت گردون دون در این زمین گردد نگون | چون بیفتد از کف ماه بنی هاشم لوا | |
باز خواهد شد نمایان صورت شق القمر | باز خواهد شد هویدا معنی نجم هوی | |
سروها در این چمن از بیخ و بن گردد قلم | شاخهای گل در این گلزار، بی برک و نوا | |
خاک این وادی بیامیزد بسی با خون پاک | تا که گردد خاک پاکش دردمندان را دوا | |
در کنار آب، مهمان جان سپارد تشنه لب | آنچنان کز دود آهش تیره گون گردد هوا | |
خون روان گردد چه نیل از چشمۀ چشم فرات | از فغان کودکان تشنه کام نینوا | |
کاروان غم رود منزل بمنزل تا بشام | صبح روی شاه روی نی دلیل و پیشوا | |
بر سر نی سرپرست بانوان خود بود | ماه روی شاه چون خورشید خط استوا | |
زیر زنجیر ستم سر حلقۀ اهل کرم | دستگیر خصم گردد دست گیر ماسوا |