پرش به محتوا
جمع و باز کردن نوار کناری
جستجو
فارسی
ابزارهای شخصی
ایجاد حساب
ورود
ناوبری
صفحهٔ اصلی
تغییرات اخیر
مقالهٔ تصادفی
راهنما دربارهٔ مدیاویکی
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
نسخهٔ قابل چاپ
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
دریافت نشانی کوتاهشده
ایجاد تغییرمسیر
افزودن زبانها
افزودن پیوند
رده
:
شعرها در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
رده
بحث
فارسی
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
بیشتر
خواندن
نمایش مبدأ
نمایش تاریخچه
راهنما
از ویکی تراث
صفحهها در ردهٔ «شعرها در وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن»
۴۸ صفحۀ زیر در این رده هستند؛ این رده در کل ۴۸ صفحه دارد.
آ
آسمان را پهن میکردی به هنگام نماز
آمدی در جمع ما ویرانه بوی گل گرفت
ا
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجاز آه
ای به چشمت آسمان مهر تا جان داشتی
ای نگاه تو کلید بخت خوشاقبالها
ب
با سری بر نی دلی پر خون سفر آغاز شد
بارها از سفرهاش با اینکه نان برداشتند
بر حسین بن علی یا با حسین بن علی
بوی خوش میآید اینجا عود و عنبر سوخته
بی تو میماند فقط رنج عبادتهایشان
ج
جابر این خاکی که عطرش از تو زائر ساخته
خ
خاک خون آغشته لب تشنگان کربلاست
خط به خط احبار در تورات سرگردان تو
د
در حرم پیچید عطر سیب زائر فیض برد
در سرم پیچیده باری های و هوی کربلا
س
سرخی شمشیر و سرنیزه تماشایی نبود
سعی کن در عزت سیپاره ماه صیام
سکهها ایمانشان را برد بیعتها شکست
ش
شانههای زخمیاش را هیچكس باور نداشت
شهر من قم نیست اما در حریمش زندهام
ص
صحبت از دستی که رزق خلق را میداد شد
ط
طواف (شرافت)
ع
عاشقی در بندگیها سربه راهم کرده است
عطر لبخند خدا پیچید در دنیای من
غ
غرقۀ شک غرق باور شو که چندان دیر نیست
ف
فخر من نزد عرب این بود دختر داشتم
ق
قد برافرازید یک عالم شقاوت پیش روست
م
ماند چون نعش حسین تشنهلب در آفتاب
ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
مشعلی در دست آمد راه را پیدا کند
من ار به قبله رو کنم، به عشق روی او کنم
موکب شاه فلک فر در زمین نینوا
مژده باد ای دل که اینک میرسد ماه صیام
میشود بر شانۀ لطفت پریشان گریه کرد
ن
ناگهان در یک سحر ایمان خود را یافتم
نه مراست قدرت آنکه دم، زنم از جلال تو یا علی
ه
هيچ موجى از شكست شوق من آگاه نيست
پ
پرتوی از مهر رویت در جهان انداختی
پسرِ مرتضی امیر حسین
پنج نوبت فرصت سبز حضورم دادهاند
چ
چه شود ز راه وفا اگر ، نظری به جانب ما کنی
ک
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
کيستی ای خندههايت رحمة للعالمين
گ
گاه تنها يک نفر هم يار دين باشد بس است
گر علی بعد از نبی بر مومنان مولی نبود
ی
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
رده
:
شعرها بر پایه وزن