نازم آن زنده شهیدی که بر داور خویش

از ویکی تراث

نازم آن زنده شهیدی که بر داور خویش از
ریاضی یزدی



در قالب غزل

با وزن فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن

موضوع: امام حسین(ع)
نازم آن زنده شهیدی که بر داور خویشسازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش
تا دهد صبح ازل، هدیه به سلطان ابدبه سر دست بَرَد جسم علی‌اکبر خویش
تا شود مُهر نماز مَلک اندر ملکوتریخت بر بام فَلک خون علی‌اصغر خویش
می‌رود راهِ خدا با سر خود بر سر نیچون به زیر سُم اسبان نگرد پیکر خویش
آن سلیمان که اگر خاتم از او خواهد دیوبند انگشت دهد، همره انگشتر خویش
در شگفتم چه جوابی به خدا خواهد دادقاتل او چو در آید به صف محشر خویش
چشمهٔ چشم ریاضی گهر از خون جگرساخت تا هدیهٔ آن شاه کند گوهر خویش