نفس در سینه از آهمم شرر شد

از ویکی تراث
جبین بر زخم و رخسارت به خون بخشیده زیباییاز غلامرضا سازگاردر قالب غزلموضوع: حضرت رقیه(س)
نفس در سینه از آهمم شرر شدتمام قوت من خون جگر شد
چه ایامی که از شب تیره‌تر بودچه شب‌هایی که با هجرت سحر شد
چه سود از گریه هر چه گریه کردمشرار دل ز اشکم بیشتر شد
تن صد پاره‌ات در کربلا ماندسرت بر نیزه با من هم‌سفر شد
خمیدم در سنین خردسالیبه طفلی قسمتم داغ پدر شد
لب من از عطش خشکیده باباچرا چشمان تو از گریه تر شد؟
زبان عمه شمشیر علی بودولی او بر دفاع من سپر شد
نگه کردم به رگ‌‌های گلویتاز این دیدار داغم تازه‌‌تر شد
اجل جام وصال آورده بر منخدا را شکر هجرانت به سر شد
سرشک دوستانم دانه‌دانهتمام نخل میثم را ثمر شد