پس از تو جان برادر، چه رنجها که کشیدم

از ویکی تراث

پس از تو جان برادر، چه رنج‏ها که کشیدم از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: اامام حسین(ع)
پس از تو جان برادر، چه رنج‏ها که کشیدمچه شهرها که نگشتم، چه کوچه ‏ها که ندیدم‏
به سخت جانی خود آن قدر نبود گمانمکه بی تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم‏
برون نمود در آندم که خصم، پیرهنت رابه تن ز پنجه‏ ی غم، جامه هر زمان بدریدم‏
چو ماه چارده دیدم، سر ترا به سر نیهلال ‏وار ز بار مصیبت تو، خمیدم‏
زدم به چوبه‏ ی محمل سر، آن زمانی که سر نیبه نوک نیزه‏ ی خولی، سر چو ماه تو دیدم‏
ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‏ ی دشمندگر ز زندگی خویش گشت قطع امیدم
میان کوچه و بازار شام پای پیادهسر از خجالت نامحرمان به جیب کشیدم‏
شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بستههزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم‏
هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداستز راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم‏
ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبانکه نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم
از این حکایت جانسوز، جودیا صف محشربه نزد شاه شهیدان، شریک همچو شهیدم