پودمان:Wikishia/Selected

از ویکی تراث

توضیحات این پودمان می‌تواند در پودمان:Wikishia/Selected/توضیحات قرار گیرد.

local p = {}
function p.getFAlist()
return {
	"آب از دست تو آبرو پیدا کرد",
	"آتش عشقم بسوخت خرقه طامات را",
	"آن شب که من از ناقه افتادم و غش کردم",
	"آواز حزین باد پیغمبر کیست؟",
	"به سنگ نام تو را گفتم و به گریه درآمد",
	"تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد",
	"تیغ از تو طراوت جوانی می‌خواست",
	"تیغ است و آتش است و هزاران فدایی است",
	"جابر این خاکی که عطرش از تو زائر ساخته",
	"جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم",
	"ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد",
	"ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب",
	"سحر از کوه خاور تیغ اِسکندر چو شد پیدا",
	"سر به دریای غم‌ها فرو می‌کنم",
	"سر می‌گذارد آسمان بر آستانت",
	"دین را حرمیست در خراسان",
	"سلام علی آل طاها و یاسین",
	"سلطان ابوالحسن علی موسی آن که هست",
	"سوار گمشده را از میان راه گرفتی",
	"سوز جگر از دل به زبان آمده بود",
	"سکه‌ها ایمانشان را برد بیعت‌ها شکست",
	"سیاست داشت اما مثل حیدر بود در میدان",
	"سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود",
	"شادی هر دو جهان بی‌تو مرا جز غم نیست",
	"ذبیح الله صاحبکار",
	"ذر عالمی باغلانمیش پیمانه سلام اولسون",
	"ذوالجناح آن رفرف معراج عشق",
	"ذوالجناحا پدرم رفت و نیامد خبرش",
	"ذی‌الحجّه تمام شد محرّم آمد",
	"رأس حسین تا که به نی در ظهور شد",
	"راس تو را به روی نی، هرچه نظاره می کنم",
	"راضی به جدايی از برادر نشده",
	"رسم است هر که داغ جوان دید دوستان",
	"رسید صاعقه و شیشۀ گلاب شکست",
	"رفتم من و، هوای تو از سر نمی‌رود",
	"جام شراب و جام لب لعل مست تو",
	"در میان آید به هر جا گفت‌وگوی کربلا",
	"در نام رقیه فاطمه پنهان است",
	"در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین",
	"در هيچ پرده نيست نباشد نوای تو",
	"در وحدت حق مظهر ذات است حسین",
	"در وسعت شب سپیده‌ای آه کشید",
	"خدا در شور بزمش از عسل پر کرد جامت را",
	"خدا می‌خواست تا تقدیر عالم این چنین باشد",
	"خدا نوشت به اسم شما سپیده‌دمان را",
	"خراب جرعه‌ای از تشنگی سبوی من است",
	"خرم دلی که منبع انهار کوثر است",
	"خلقت کون و مکان از کرم فاطمه است",
	"خم ابروی تو محراب رکوع است و سجودم",
	"خم غدير و ساقی و صهبای احمد است",
	"خنجر شمر به خون شه خوبان تشنه",
	"خواجه حق پیشوای راستین (عطار)",
	"خوب است روضه روضۀ ارباب بهتر است",
	"خورشید به خون نشسته‌ام آه رسید",
	"خورشید به قدر غم تو سوزان نیست",
	"خورشید بود و جانب مغرب روانه شد",
	"آفرینش ز غبار قدم توست حسین",
	"آمد عروس حجله خورشید در شهود",
	"آمدم ای شاه پناهم بده",
	"آمدی در جمع ما ویرانه بوی گل گرفت",
	"آن تشنه‌لبی که منصب سقّا داشت",
	"آن تیره‌شب که جمع پریشان، روان شدند",
	"آن جمله چو بر زبان مولا جوشید",
	"آن را که دلی باشد و اشکش به بصر نیست",
	"آن را که ز دردِ دینش افسونی هست",
	"آن روز که شهر از تو پر غوغا بود",
	"آن زمانی که خدا بود و سماوات نبود",
	"آن شب که من از ناقه افتادم و غش کردم",
	"آن عاشق بزرگ چو پا در رکاب کرد",
	"آن لاله که عشق و خون بهارش بودند",
	"آن نور همیشه منجلی فاطمه است",
	"آن کشته که بردند به یغما کفنش را",
	"خورشید دست بر سر و دستار می‌زند",
	"در کام تو چون زهر شود آب حیات",
	"در کنار علقمه سروی زپا افتاده است",
	"جامی بزن از می طهور صلوات",
	"جان بر لب من آمد و جانان به بر من",
	"جانا به خدای کعبه رو باید کرد",
	"جانان همه رفتند چرا جان نرود؟",
	"جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد",
	"جز تو ای کشتۀ بی‌سر که سرا‌پا همه جانی",
	"جز غم کسی به خانه ما سر نمی زند",
	"جز پای علی تا ابدالدهر ردی نیست",
	"ای آفتاب مشرق اقبال اهل‌بیت",
	"ای آن‌ که کفت ز خون خضاب است",
	"ای آن‌که نیست غیر خدا خون‌بهای تو",
	"ای ابن سعد از تو مرا این گمان نبود",
	"ای از جمال روی تو تابنده آفتاب",
	"ای از همه بریده بریده بریده تر",
	"ای اشک پیش از این هنری داشتی چه شد",
	"بستند چو بر پشت شتر، محمل زینب",
	"بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت",
	"بنازم آنکه دائم گفتگوی کربلا دارد",
	"بنام هر که رسد نسبتی ز نام حسین",
	"به این شوری که در سر دارم از سودای پنهانش",
	"به بوی پیرهنی",
	"به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است",
	"به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست",
	"به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست",
	"بشکسته‌دلی شکسته می‌خواند نماز"
}
end
return p