پیکر هزار پاره و بر نوک نی سرش

از ویکی تراث

پیکر هزار پاره و بر نوک نی سرش از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: امام حسین(ع)
پیکر هزار پاره و بر نوک نی سرشگویم ز سرگذشت سرش یا ز پیکرش؟
گویم گر از سرش، سر او را بُرید شمردر پیشِ چشمِ زینبِ غم‌دیده، خواهرش
گویم اگر ز پیکر او، کرد ابن سعداز خاک ره ز ضرب سُم اسب بسترش
با ساربان به غیر محبّت چه کرده بود؟کز بهر زر، نمود جدا، دست اطهرش
تقصیر او چه بود؟ ندانم که تا سه روزاز خاک برنداشت، کسی جسم انورش
آه از دمی! که او ز عطش داد جان و بودشطّ فرات، موج‌زنان در برابرش
فریاد دخترش به فلک شد ز قحط آببا آن ‌که بود آب روان، مَهر مادرش
او نیم‌جان چو بسملِ در خون‌ تپان و‌لیکاین یک به تیر می‌زد و آن یک به خنجرش
رخشنده گشت، کوکب «جودی»، چو آفتابافکند تا ز مهر حسین، سایه بر سرش