چرا به خاک فتاده ، تن مطهر تو؟

از ویکی تراث

چرا به خاک فتاده ، تن مطهر تو؟ از
جودی خراسانی



در قالب غزل

با وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن

موضوع: امام حسین(ع)
چرا به خاک فتاده ، تن مطهر تو؟جدا نموده که ، ای شهریار من ! سر تو ؟
ز هیچ باب نپرسی چرا ز حال رباب ؟که هست خادمه ای ، یا حسین ! در بر تو
منم که از ره یاری به خود روا دارمهر آن چه آمده از دست چرخ بر سر تو
ز تشنه کامی اگر جان دهم ، ننوشم آبکه وقت دادن جان خشک بود ، حنجر تو
دگر به سایه نخواهم نشست ، مدّت عمرکز آفتاب کسی بر نداشت پیکر تو
نظر دگر به سوی آفتاب و ماهم نیستچو بر سِنانِ سَنان بنگرم کنون سر تو
خیال جامه ی نو نایدم به دل ، حاشا !که بُرد پیرهن کهنه ، خصم از برِ تو
زنم به سینه ، دَرَم جامه تا نفس دارمکه نرم شد ز سم اسب ، جسم انور تو
نگیرمی به جز از طفل اشک در دامانکه تیر حرمله بشکافت ، حلق اصغر تو
رقم زنی تو خود این نظم ، "جودیا" !از غمهنوز زنده ای ؟؟ ای خاک تیره بر سر تو