چشم تو را چقدر به این در گذاشتند

از ویکی تراث

چشم تو را چقدر به این در گذاشتند؟ گریه های تو از
عباس شاه زیدی



در قالب غزل

با وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

موضوع: حضرت رقیه(س)
چشم تو را چقدر به این در گذاشتند؟گفتی پدر، مقابل تو سر گذاشتند
تنها به این بسنده نکردند شامیانپا را از این که بود فراتر گذاشتند
بگذار عمۀ تو بگوید که بر دلشیک روز داغ چند برادر گذاشتند؟
آن آتشی که سوخت درِ خانۀ علیبر جان لاله‌های پیمبر گذاشتند
دستان کوچک تو به پهلوست، پیش از ایناین درد را به پهلوی مادر گذاشتند
ای دختر سه‌ ساله تو هم مثل مادریاین ارث را برای تو دختر گذاشتند
داغ تو ابرهای جهان را بهانه دادداغی که تا سپیدۀ محشر گذاشتند
آن شب فرشته‌ها همه از عرش آمدندبر زانوان کوچک تو سر گذاشتند
سهم تو گریه بود و همین گریه‌های توچشمان شهرهای مرا تر گذاشتند
از انتقام گفتم و شعرم تمام شداین فصل را به نوبت دیگر گذاشتند