چه اعجازی‌ست در چشمش که نازل کرده باران را

از ویکی تراث

چه اعجازی‌ست در چشمش که نازل کرده باران را از
محمدمهدی خانمحمدی



در قالب غزل

با وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن

موضوع: رسول خدا(ص)
چه اعجازی‌ست در چشمش که نازل کرده باران راگلستان می‌کند لبخند‌های او بیابان را
بزرگان از همان اول به پایش سجده می‌کردندمدائن از سرِ تعظیم ویران کرد ایوان را
میان شانه‌هایش می‌درخشد قرص خورشیدیکه روزی در تجارت‌ها بحیرا دیده بود آن را
عذاب دوری از کویش، خیال دیدن رویشپریشان می‌کند نزدیک سیصد سال، سلمان را
نیازی نیست هنگام فتوحاتش به شمشیریفقط کافی‌ست طولانی کند تحریر قرآن را
به غیر از دوستی با اهل‌ بیت اجری نمی‌خواهدنمک از سفره‌اش برداشتی، مشکن نمکدان را
ولی چندی‌ست زهرا روز و شب از گریه بی‌تاب استعلی این روزها باید بسازد بیت‌الاحزان را
علی، شب با چراغی خانه‌ها‌ی شهر را می‌گشتملول از دیو و دد‌ها آرزو می‌کرد انسان را
نَفَس در سینه‌ام تنگ است، از این ماجرا بگذرمجالی تا فدای نَفسِ پیغمبر کنم جان را
همین کافی‌ست مقبول تو باشد بیتی از شعرمکه لبخند تو زیبا می‌کند اشعار حَسّان را