کثرت معاصی از سر گذشته آبم

از ویکی تراث
کثرت معاصی از سر گذشته آبماز غلامرضا سازگاردر قالب غزلموضوع: مناجات با خدا(ماه رمضان)
کثرت معاصی از سر گذشته آبمنه تاب دوری از تو، نه طاقت عذابم
لبریز تر ز دریا سوزان تر از کویرمآواره تر ز امواج، خالی تر از حبابم
گر قطره ام بخوانی با بحر همنشینمگر ذره ام بخوانی در چشم آفتابم
من از تو می گریزم تو می کشی به سویتاز بس که مهربانی عبدت کنی خطابم
من با تو قهر کردم تو می کنی رفاقتیاللعجب ندانم بیدار یا که خوابم
اُدْعونی استجب را هم خوانده هم شنیدمنه من جواب دادم نه تو کنی جوابم
من بنده بد تو، تو آن خدای خوبیکز لطف بی حسابت آسان کنی حسابم
پیری زپا فکند و از دست رفت عمرمشرمنده تا قیامت از دوره شبابم
اشکم روان زدیده آهم درون سینهاین اشک و آه کرده مانند شمع آبم
گفتم به اشک توبه شویم گناه خود رادیدم که از گناهم بدتر بود صوابم
“میثم” به عذر خواهی دارد دو هدیه با خودآه است شاخه گل، اشکم بود گلابم