یاری ز که جویم دل من یار ندارد
یاری ز که جویم دل من یار ندارد | یک محرم و یک راز نگه دار ندارد | |
جز چاه، کسی حرف دلم را نشنیده است | این یوسف سرگشته خریدار ندارد | |
گر پرتوی از سوز دلم بر چمن افتد | با داغ دل لاله کسی کار ندارد | |
از ناله ی پنهان علی در دل شب ها | پیداست که دل دارد و دلدار ندارد | |
با فضّه بگویید بیاید که در این باغ | نیلوفر بیمار پرستار ندارد | |
بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید | گل تاب فشار در و دیوار ندارد |