نمایش مبدأ برای چرا از همرهان دوش ای سر پُر خون جدا بودی

{{سرصفحه
 | مطلع=چرا از همرهان دوش ای سر پُر خون جدا بودی
 | نام شعر=
 | شاعر = جودی خراسانی
 | مصحح = 
 | بخشی از دیوان =
 | بخشی از مجموعه اشعار =
 | قالب = غزل
 | وزن = 
 | موضوع = امام حسین(ع)
 | قبلی =
 | بعدی = 
 | سال خورشیدی = 
 | سال میلادی =
 | سال قمری = 
 | یادداشت =
}}
{{شعر}}

{{ب|چرا از همرهان دوش ای سر پُر خون جدا بودی؟|چرا پُر خاک و پُر خاکستری؟ دیشب کجا بودی؟}}
{{ب|که بر روی جراحات سرت پاشیده خاکستر؟|مگر درد تو را این‌گونه دارویی دوا بودی؟}}
{{ب|به مهمانی چرا در خانه‌ی بیگانگان رفتی؟|بریدی از چه با ما؟ روزی آخر آشنا بودی}}
{{ب|گرفتار جفای خصم ما بودیم دیشب را|تو در دست که ای سر تا سحرگه مبتلا بودی؟}}
{{ب|تو را چون بود سر در کوفه، تن در کربلا، جانا|دل ما سوی کوفه، چشم ما بر کربلا بودی}}
{{ب|یکی گوید تو را جا بود در کنج تنور، ای سر|یکی گوید به زیر طشت، پنهان از جفا بودی}}
{{ب|نبودی کنج مطبخ جای تو، ای گنج شایانم|تو آخر روزی، ای سر زینت عرش خدا بودی}}
{{ب|پس از کشتن سری در ما‌سوا کی شد به نوک نی؟|همانا از ازل، ای سر سوا از ماسوا بودی}}
{{ب|همان‌ دم دست «جودی» کاین مصیبت را رقم می‌زد|خدایا کاش تن از جان و جان از تن، جدا بودی}}
{{پایان شعر}}