صحبت از دستی که رزق خلق را می‌داد شد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی تراث
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات شعر | عنوان =دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات | تصویر = | توضیح تصویر = | نام شعر = | نام شاعر =محسن حنیفی | قالب =غزل | وزن =فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن | موضوع =حضرت زهرا(س) | مناسبت =فاطمیه | زمان سرایش = معاصر | زبان = فارسی | تعداد ا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شعر
{{سرصفحه
  | عنوان =دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات
  | مطلع=دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات
  | تصویر =  
  | نام شعر=
  | توضیح تصویر =  
| شاعر = محسن حنیفی
  | نام شعر =
  | مصحح =  
  | نام شاعر =محسن حنیفی
  | بخشی از دیوان =
  | قالب =غزل
  | بخشی از مجموعه اشعار =
  | وزن =فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
  |قالب =غزل
  | موضوع =حضرت زهرا(س)
  |وزن = فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
  | مناسبت =فاطمیه
  |موضوع =حضرت زهرا(س)
  | زمان سرایش = معاصر
  | قبلی =
  | زبان = فارسی
| بعدی =  
  | تعداد ابیات =۷بیت
  | سال خورشیدی =  
  | منبع =  
  | سال میلادی =
  | سال قمری =  
  | یادداشت =
}}
}}


'''دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات''' مطلع شعری از [[محسن حنیفی]] در گونه مصیبت درباره حضرت زهرا(س) است. این شعر در قالب غزل در هفت بیت با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن سروده شده است.
==متن شعر==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|صحبت از دستی که رزق خلق را می‌داد شد|هر کجا شد حرف از آن بانو، به نیکی یاد شد}}
{{ب|صحبت از دستی که رزق خلق را می‌داد شد|هر کجا شد حرف از آن بانو، به نیکی یاد شد}}
خط ۲۷: خط ۲۶:
{{ب|روضۀ‌ مظلومه، بعد از رفتنش مکشوفه شد|تا مصیبت‌خوان کوچه صورت مقداد شد}}
{{ب|روضۀ‌ مظلومه، بعد از رفتنش مکشوفه شد|تا مصیبت‌خوان کوچه صورت مقداد شد}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==پانویس==
==منابع==
[[رده:شعر با موضوع حضرت زهرا(س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۴

دنیا چه کرد با غزل عاشقانه‌ات از
محسن حنیفی



در قالب غزل

با وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

موضوع: حضرت زهرا(س)


صحبت از دستی که رزق خلق را می‌داد شدهر کجا شد حرف از آن بانو، به نیکی یاد شد
گردش تسبیح او افلاک را تدبیر کرداز پر سجاده‌اش روح‌القدس ایجاد شد
او که جای خود، گلوبندش اسیر آزاد کردحُر هم از یُمن ادب بر نام او آزاد شد
معنی نازک برای روضه‌اش آورده‌اموقت پروازش پرستویی اسیر باد شد
با پر زخمی دعاگوی شب همسایه بوددست او روزی‌رسان خانۀ‌ صیاد شد
این در آتش گرفته نیز حاجت می‌دهداین در آتش گرفته، پنجره فولاد شد
روضۀ‌ مظلومه، بعد از رفتنش مکشوفه شدتا مصیبت‌خوان کوچه صورت مقداد شد